Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از لارستان، معلمی شغل انبیاء است این جمله را به وفور در زندگی شنیده ایم و صد البته شاهد این رسالت پاک بر دوش معلمان بوده ایم. آنانی که سمبل دانایی و ایستادگی‌اند، درسشان زمزمه محبت و شیوه‌شان مهربانی است و بشر تا ابد الدهر هرچه کسب کند مرهون تلاش‌های بی وقفه این قشرِ عاشق است و چه خوب حقشان را ادا کرد مولای متقیان که فرمود:«هرکس کلمه‌ای به من بیاموزد مرا بنده خویش کرده است».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چشمانم را به روی هم می‌گذارم و مرغ خیالم را پر می‌دهم به گذشته‌ها؛ به آن روزی که هفت سالم شد؛ منِ کودک هفت ساله در عالم خیال خودم غرق بودم، چیزی از این جهان برایم خوانا و قابل نوشتن نبود. کتاب داشتم اما خواندن نمی‌دانستم، مداد داشتم اما نوشتن بلد نبودم، من نیازمند دمِ مسیحایی بودم که در من بدمد و جانم را از جهل دور و به سمت نور هدایت کند.

من نیازمند معلم بودم؛ پایِ درسِ معلم، دانایی آموختم. از الفبا تا دو دو تا چهار تا. من بزرگ می شدم و از کلاسی به کلاس دیگر در مسیر علم کوچ‌ می‌کردم، مأنوس با معلمانی که لبخندشان و صبرِ بی نظیرشان در برابر شیطنت‌هایمان از پس سالها هنوز در کُنج ذهنم به یادگار مانده است.

دستی مهربان برای محرومان

به راستی که معلمان اسطوره صبر و عشقند، این را در مسلک آقا معلم «یعقوب جواهر» می‌بینم که اگرچه ۳۰ سال عاشقانه طلایه‌دار علم و آگاهی بود با آنکه ردای بازنشستگی را به تن کرده است اما هنوز هم دلش برای بچه ها می‌تپد، هنوز هم رسالت خودش را پابرجا می داند.

یعقوب جواهر، معلمی است که دست مهربانی را بر سر بازماندگان از تحصیل می کشد، مسافت‌های چندساعتی را طی می‌کند تا به کودکان بازمانده از تحصیل، خواندن و نوشتن بیاموزد، اموراتشان را سامان بدهد، در این راه حتی مغازه گلفروشی کوچکش را هم به مدرسه‌ای مبدل کرده برای آموختن. او همه این کارها را انجام می‌دهد بی آنکه مسئولیتی متوجهش باشد یا قرار باشد رقمی به فیش حقوقش اضافه شود.

عشق یعقوب جواهر به معلمی که از او اسطوره‌ای ساخته است، ما را بر آن داشت تا در آستانه روز معلم به سراغش برویم و از زوایای پیدا و پنهان معلمی اش آگاه شویم.

آقا معلم قصه ما اهل لارستان است با ۵۷ سال سن، ایامی را که در دبیرستان مشغول به تحصیل بوده است مجذوب شخصیت و تدریس زیبای معلمش جناب آقای زمانی می‌شود و از همانجا یعقوب جواهر تصمیم می گیرد معلم شود. سال ۱۳۶۳ وارد دانشسرای تربیت معلم شده و در سال ۱۳۶۷ از رشته دبیری جغرافیا فارغ التحصیل می شود.

دست روزگار تقدیر یعقوب جواهر را اینطور رقم می‌زند که او در سال ۶۷ معلمِ همان دبیرستانی می شود که قبلأ در آنجا درس می‌خوانده است، این یکی از شیرین‌ترین خاطرات معلمی یعقوب جواهر است، او بر خود می‌بالید که توانسته بود زحمات معلمانش را پاس بدارد.

باید عاشق باشی

آقای جواهر معلمی است که در طول ۳۰ سال خدمتش در آموزش و پرورش تا سال ۱۳۹۴ همواره عشق و علاقه به درس و بچه‌ها در کلاسش موج می زد و معتقد است که معلمی شغل نیست، معلمی عشق است. اگر عاشق نباشی نمی‌توانی در معلمی دوام بیاوری، معلمی یعنی صبر و ایستادگی، یعنی اگر غمی داری در قلبت باشد و لبانت با لبخند به روی بچه ها باز شود.

 معلمی یعنی در همهمه و شلوغی کلاس‌ها صبرت به سان صبر ایوب باشد، مبادا که عصبانیتت بر صبرت پیشی بگیرد و عتاب کنی، معلمی یعنی اگر رنج داری پشت در کلاس رنجت را بگذاری و وارد شوی. همه اینها از آدم عاشق برمی آید نه کسی که هدفش فقط یک شغل است.

یعقوب جواهر پس از سالها خدمت صادقانه و خالصانه در کسوت معلمی سال ۱۳۹۴ ردای بازنشستگی بر قامتش نشست، در معلمی موی سپید کرد و حاصلِ یک عمر تجربه اش را در اختیار نسل جوان قرار داد. شاگردانی تربیت کرد که امروز به واسطه موفقیتشان به خود افتخار می کند و به راستی که حکایت معلمان حکایت عجیبی است، در هر شغلی رویای تو این است که موفق شوی اما در معلمی رویایت این است که دیگران موفق شوند.

آقای جواهر اگرچه بازنشسته شد اما دست از معلمی برنداشت؛ او رسالتش را به ۳۰ سال محدود نمی‌داند، به تعبیر خودش بازنشستگی لازم است تا نیروی جوان سرکار بیاید، هم پرانرژی باشد و هم جوان بیکار نداشته باشیم. اما او رسالتِ معلمی را پایان ۳۰ سال خدمت نمی داند.

تفریحی که آقا معلم را وادار به آموزش کرد

یعقوب جواهر کسی است که وقتی در بهمن ۱۴۰۰ برای تفریح به یکی از باغهای اطراف لارستان رفته بود با دو کودک ۱۱ و ۶ ساله مواجه می‌شود و آنها را دعوت می‌کند که پای سفره بیایند و غذا بخورند. از آنها درباره مدرسه و اینکه کلاس چندم هستند می‌پرسد و پاسخ می شنود که ما مدرسه نمی‌رویم، خانه ما در اینجا دور از شهر است، پول هم نداریم ...

این یک جمله کافی بود تا یعقوب جواهر رسالتش را به یاد بیاورد، او می‌توانست به سادگی از کنار آن دو کودک بگذرد چرا که مسئولیتی به دوشش نبود اما او جواهر است و فرق دارد. دلش از بازماندن دو کودک از درس به درد می آید و تسکینی برای خود نمی یابد جز آنکه کاری کند تا این کودکان به مدرسه بروند.

سن کودکان از حد مدرسه گذشته، بخصوص آن یکی که یازده ساله است و امکان اینکه کلاس اول را بخواهد بخواند محال است، وضعیت خانواده هم ضعیف و تحت پوشش کمیته امداد هستند. آقای معلم دست به کار می‌شود، با آموزش و پرورش، کمیته امداد و... رایزنی می‌کند.

پیشنهاد آموزش و پرورش این است که کودکِ ۱۱ ساله کتابهای نهضت را بخواند قبول شود و سال بعد بتواند وارد کلاس چهارم شود، کودکِ ۶ ساله هم خواندن و نوشتن را یاد بگیرد تا سال بعد به کلاس اول برود.

یعقوب جواهر از دغدغه این دو کودک رها نمی‌شود، هر روز مسافت یک تا دو ساعتی را با ماشین و موتور شخصی طی می‌کند تا به محل زندگی دو کودک برسد و خودش آموزششان دهد، مهر او تا به این حد است که هیچ گاه دست خالی نزد آنها نمی‌رود، همیشه آذوقه و هدیه‌ای به‌ همراه دارد و با لبخند به بچه ها تقدیم می‌کند و بعد بساط آموزش را برپا می‌کند.

آقا معلم روزانه به بچه ها خواندن و نوشتن، فارسی و ریاضی و کتابهای نهضت را یاد می‌داد، آنها را سامان داد سپس با همکاری کمیته امداد خانه ای را برایشان در شهر لار اجاره کرد تا بچه‌ها بتوانند از این به بعد راحت به مدرسه بروند. اگرچه وضعیت خانواده ضعیف است و اجاره هم برایشان دشوار. اما آقای جواهر رسالتش را به خوبی انجام داده است.

یعقوب جواهر معلمی را انتخاب کرد، پای انتخابش هم ایستاده است. بازنشستگی پایان کار یعقوب نخواهد بود. او با خودش عهد عاشقی در معلمی بسته است و عاشقی تابع زمان نیست همانطور که آقای معلم هم تابعِ بازنشستگی نیست.

آقای جواهر البته سخنی هم با مسئولین دارد: اگرچه معلمان با عشق و تلاش فراوان پای کار ایستاده اند اما مسئولین هم برای ارتقای جایگاه آنان و بهبود وضعیتشان تلاش کنند. معلم و آموزش اصل و اساس در توسعه و ترقی یک جامعه است و لازم است که نیازها و دغدغه های این قشر هم مرتفع شود.

پایان پیام/ ف

منبع: فارس

کلیدواژه: فارس روز معلم آقا معلم دو کودک ۳۰ سال بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۷۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمایت از ۱۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل / اعطای بورسیه براساس پویایی و تلاش دانش‌آموزان

مدیر دارالاکرام شعبه خراسان رضوی در تشریح اقدامات این مؤسسه با بیان اینکه نزدیک به ۲ دهه از آغاز فعالیت دارالاکرام می‌گذرد و ما همواره تلاش کرده‌ایم شفاف و پاسخگو باشیم،می گوید:رسالت دارالاکرام توانمندسازی دانش‌آموزان بااستعداد است تا بالنده شوند و امکان کسب مهارت‌های مورد نیاز را داشته باشند،بدون آنکه کرامت انسانی آنها خدشه‌ دار شود.

مریم تقوی با اشاره به اینکه این مؤسسه در ۲۵  استان کشور با حمایت از کودکان بدون سرپرست و فاقد سرپرست مؤثر فعالیت می کند،می گوید:این خیریه در حال حاضر ۷۶۰۰ دانش آموز را با اعطای بورسیه و خدمات مددکاری،آموزشی،درمانی و معیشتی حمایت می کند.

وی ادامه می دهد:تلاش و هدف مؤسسه در سراسر کشور این است که در سال جاری علاوه بر ۷۶۰۰ دانش آموز ۱۰ هزار دانش آموز دیگر را هم زیرپوشش حمایتی خود قرار دهد.

وی با اشاره به اینکه ما به دنبال راهکارهایی هستیم که علاوه بر حمایت های آموزشی ،حمایت های پرورشی،عاطفی وحمایت های مهارت آموزی را هم از افراد تحت حمایت داشته باشیم ومی گوید:شناسایی ،حمایت و نگه داشتن این بچه ها و خانواده های آنان در چرخه توسعه فردی و انسانی فرایندی تعریف و تبیین شده است که بتوانیم این کار را درسطح کشور بیشتر انجام  دهیم تا دانش آموزان در چرخه تحصسل و رشد باقی بمانند.

تقوی ادامه می دهد:این مؤسسه دراستان خراسان رضوی هم اکنون حدود ۷۰۰ دانش آموز را در شهرهای مشهد،قوچان،سبزوار و تربت جام با اعطای بورسیه تحصیلی و سایر خدمات مورد حمایت قرار داده است.

وی به فعالیت خیریه دارالاکرام در مناطق محروم دراستان های مختلف اشاره می کند و ادامه می دهد:درحادثه‌ سیل اخیر که در سیستان وبلوچستان رخ داد،دارالاکرام با حمایت نیکوکاران ایرانی خارج از کشور، اقلام مورد نیاز خانواده‌های سیل‌ زده وعضو این مؤسسه را به ارزش ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان تهیه و توزیع کرد.

وی با تأکید بر اینکه این خیریه یک سازمان مردم نهاد است که از طریق کمک های مردمی و کمک های خیرین اداره می شود،می افزاید:حمایت از دانش آموزان در این خیریه براساس تحصیل و عملکرد تحصیلی،فرهنگی و ورزشی که انجام می دهند ،امتیاز می گیرند و براساس امتیازشان حقوقی تحت عنوان بورسیه  دریافت می کنند؛ یعنی مبنای دریافت بورسیه براساس تلاش و پویایی خود دانش آموزان در زمینه های مختلف انجام می شود.

وی با تأکید بر اینکه ما در این مؤسسه امیدوار هستیم و تلاش می کنیم  که روزی فرا برسد که هیچ دانش‌آموزی به علت مشکلات اقتصادی ترک تحصیل نکند و حتی در معرض آن نیز قرار نگیرد،می افزاید: دارالاکرام درصدد است از طریق آموزش درست و متناسب با استعدادهای یک دانش‌آموز، از او یک شهروند خوب بسازد. 

منبع: قدس آنلاین مهدی توحیدی

دیگر خبرها

  • حمایت از ۱۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل / اعطای بورسیه براساس پویایی و تلاش دانش‌آموزان
  • اینجا دست‎‌ها، دانش و ایثار را روایت می‌کند
  • زنی که کودکان بازمانده از تحصیل را نجات می‌دهد
  • ویدیو/ خاطره‌بازی با معلم‌ها؛ داستان شیرین‌ترین کتک دنیا
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • جنایات کومله به روایت تنها معلم بازمانده زندان «برده سور»
  • از حسرت کودکان نیازمند تا لبخند گرمابخش یک معلم
  • رتبه اول زنجان در جذب دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل
  • ۴۸۰ کودک بازمانده از تحصیل در خراسان جنوبی به چرخه آموزش برگشتند
  • بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار